روز جمعه بود که تو شهرمون یک باران درست و حسابی الحمدا... بارید.

روز شنبه که می خواستم با دوچرخه برم مدرسه وقتی به سر دور راهی مدرسه که یک راه خاکی و البته نزدیک تر و یک راه آسفالته و کمی طولانی تر داره ، رسیدم می خواستم طبق عادت از راه خاکی برم.
ولی یاد پارسال افتادم که درست شبیه همین قضیه رخ داده بود؛ یعنی روز قبل بارون اومده بود و من روز بعدش از راه خاکی به مدرسه رفتم و چشمتون روز بعد نبینه عین ببخشین خر تو گل گیر کردم  و هر دو چرخ دوچرخه ام پر از گل شد و ... .
به همین دلیل و با عنایت به تجربیات قبل (چه ادبیاتی!) ، دیگه از سوراخ مذکور ، دوباره گزیده نشدم و از راه آسفالته رفتم مدرسه!