وبسایت شخصی من

از یک سوراخ دوبار گزیده نشدم!

روز جمعه بود که تو شهرمون یک باران درست و حسابی الحمدا... بارید.

روز شنبه که می خواستم با دوچرخه برم مدرسه وقتی به سر دور راهی مدرسه که یک راه خاکی و البته نزدیک تر و یک راه آسفالته و کمی طولانی تر داره ، رسیدم می خواستم طبق عادت از راه خاکی برم.
ولی یاد پارسال افتادم که درست شبیه همین قضیه رخ داده بود؛ یعنی روز قبل بارون اومده بود و من روز بعدش از راه خاکی به مدرسه رفتم و چشمتون روز بعد نبینه عین ببخشین خر تو گل گیر کردم  و هر دو چرخ دوچرخه ام پر از گل شد و ... .
به همین دلیل و با عنایت به تجربیات قبل (چه ادبیاتی!) ، دیگه از سوراخ مذکور ، دوباره گزیده نشدم و از راه آسفالته رفتم مدرسه!
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۸:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دیدن یا مشاهده ؟!

ببینیم یا مشاهده کنیم؟!

نظر شما چیه؟
اصلا فرقی داره مگه ؟!
روز شنبه سر کلاس زبان فارسی دبیر محترممون (جناب هـ) نمی دونم چی شد که این خاطره رو تعریف کردند:
گفتند زمانی که در همین مدرسه فعلی که الان دبیرش هستند، سمت معاونی رو بر عهده داشتند همراه مدیر وقت در سر صبحگاه گفتند: بچه ها ما سه تا سوال می پرسیم و به نفراتی که پاسخ صحیح بدهند سکه می دهیم! و جالب تر اینکه گفتند چندتا سکه 5ریالی و 10 ریالی هم تو جیبمون گذاشته بودیم تا اگه کسی پاسخ داد بهش بدیم ..!
ایشان گفتند که منظور ما از سکه ، سکه ی 5 ریالی بوده ولی چون گفتیم سکه همه دانش آموزان فکر می کردند که منظورمون سکه طلا و این حرفا ست !
خلاصه گفتند یکی از سوالاتشون این بوده که تو حیاط مدرسه چند تا دیوار نوشته وجود داره که هیچ کی جواب نداده!
یکی از سوالات این بوده که پشت تابلوی سر در مدرسه چه چیزی نوشته شده؟ که بازهم کسی جواب نداده!
و سوال سوم هم این بوده در دو طرف تابلوی سر مدرسه چه چیزی نوشته شده ؟ و بازهم هیچکی جواب نداده ...
و با مطرح شدن هر یک از این سوالات یک همهمه ی عجیب و حسرت نداستن پاسخ در بین دانش اموزان بهرراه می افتاده ...
خیلی جالبه ؛
گفتند بعد از پایان صبحگاه یک دفعه همه بچه ها سرهاشون رو برگرداندن رو به طرف در مدرسه تا پشت تابلو سر در دبیرستان رو بخونن!
عده هم زنگ تفریح دور حیاط مدرسه دور می زدن و تعداد دیوار نوشته رو می شمردند!
 
در پایان از این خاطره گفتن نتیجه گرفتند که ما باید سعی کنیم دقیق مشاهده کنیم نه اینکه ببینیم و گفتند با مشاهده یک چیز ، یک تصویر از آن در ذهن ما نقش خواهد بست و به راحتی پاک نخواهد شد...
به نظرم هم این خیلی مهمه ...
مثلا در درس خواندن هم اگر عادت کنیم درس ها را خوب مشاهده و مطالعه کنیم پیشرفت زیادی خواهیم کرد ...
 
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۸:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ساعت من

 

دیروز داشتم درس می خوندم و همه جا ساکت بود ...

تیک تیک عقربه ثانیه شمار ساعتم (همین عکس بالا!) حسابی رفته بود رو اعصابم ...

البته چند وقتی بود که این مشکل رو داشتم ...

خلاصه تصمیم گرفتم در یک اقدام سری ، عقربه ی مزبور (!) رو از مجوعه ی ساعت خارج کنم ...

همونطور که در تصویر هم می بینین دیگه ساعت عقربه ی ثانبه شمار نداره :) 

 


پی نوشت علمی! :

ما در ساعت سه تا عقربه داریم:
1- ساعت شمار
2- دقیقه شمار
3- ثانیه شمار
۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۶:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

و لا جعل الله آخر العهد منی لزیارتکم ..

السلامُ عَلَیکَ یا اباعَبْدِاللّه

وَ عًلی الاَرواح الّتی حَلَت بِفنائک

عَلَیکَ مّنی سلامُ اللّه ابداً

 ما بَقیتُ وَ بَقیَ اَلیلِ وَ النهار

وَ لا جَعَلَ اللّهَ آخِرَ اَلعَهدِ منی لزیارَتکُم 

اَلسلامُ عَلی الحُسین 

وَعَلی علی بن الحُسین

وَعَلی اُولاد الـحسین 

وعَلی اَصحاب الحُسین

 

تو این دهه اول محرمی هرجا به آقا اباعبدالله تو مراسمات سلام می دادیم نمی دونم چرا ولی با گفتن :

"وَ لا جَعَلَ اللّهَ آخِرَ اَلعَهدِ منی لزیارَتکُم"

به آقا می گفتم که خودت کمکم کن که این اخرین سلامم نباشه ...

خدا هم کمکم می کرد ...

خدایا!

بازم این نعمت را از ما نگیر

آمین

"
۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۸:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

امام حسین (ع) سوره است ...

دبیر خوبمون (جناب آقای نـ) به مناسبت ایام محرم یک شعر سروده بودند و می خواستند سر صف اون رو بخونن ولی قبل از آن جمله ی قشنگی گفتند :

"حسین سوژه نیست، سوره است

حسین را نباید تفسیر کرد؛ حسین را باید تلاوت کرد ... "

۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۸:۳۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰