وبسایت شخصی من

۳۰۷ مطلب با موضوع «خاطرات» ثبت شده است

تیری زهرآلود از جانب شیطان

خدا خیرشون بده معلم دین و زندگیمون رو...

یعنی یه معلم فوق العاده هستند...

بحث کلاس دین و زندگیمان درباره ی نگاه های حرام بود ...

"حاج آقای م.ق" به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) اشاره نمودند که فرموده اند: 

نگاه حرام تیری زهرآلود از طرف شیطان است

و به راستی روی هر کلمه ی این فرموده ی پیامبر می توان مدت ها بحث کرد.

کار تیر کشتن است و بدتر اینکه تیر از طرف شیطان هم باشد که دشمن خونین ما انسان هاست.

زهر آلود نیز یعنی به سرعت در تمام بدن پخش می شود و بدن را ضعیف می کند.

و این گونه است که نگاه حرام انسان ها و به خصوص مردان را می تواند به گناه بیندازد و خداوند نیز در قرآن کریم ابتدا به مردان مومن هشدار داده است که چشمان خود را کنترل کنند چون مردان در این زمینه بیشتر آسیب پذیرند.

البته شیطان بر ما تسلطی ندارد و فقط ما را وسوسه می کند و با یک یاعلی و عزم محکم می توان نگاه های خود را کنترل کرد...

۲۰ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سال 93 ...

بالاخره فرصتی شد تا بیام و اولین پست سال 93 رو بزنم...

با تاخیری نسبتا زیاد سال نو رو خدمت شما خواننده و دوست عزیز تبریک عرض می کنم...

ان شاءا... خدا سالی پربرکت رو نصیبمون کنه...

۲۰ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بوسیدن دست پدر و مادر

جایتان خالی در مکه مکرمه که بودیم مراسمی با عنوان "شبی با شهدا" از طرف دانش اموزان کاروان ما برگزار شد ...

در آن مراسم آقای عسکری نامی برایمان صحبت کردند ...
برادر ایشان در سن نوجوانی شهید شده بود ...
ایشان با خضوع و فروتنی خاصی برایمان صحبت کردند و گوشه هایی از وصیت نامه ی برادر شهیدشان را برایمان بازگو می کردند ...
یک جای حرف هایشان به اینجا رسیدند که شما که لیاقت حضور و زیارت این اماکن مقدس نصیبتان شده است باید سپاسگزار پدر و مادرهایتان باشید ...
ادامه دادند: قطعا در بین شما کسانی هستند که پدر و مادرهایشان هنوز به این سفر مشرف نشده اند ... بی شک کسانی هستند که پدرهایشان با قرض و وام پول این زیارت را فراهم کرده اند ... لذا شما وقتی به شهرتان و آغوش والدینتان برگشتید باید دست پدر و مادرتان را ببوسید ...
--- این حرف های واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد ... درست است که پدر و مادرم به حج تمتع مشرف شده اند ولی فکر که کردم دیدم واقعا اگر دعای پدر و مادرم نبود به راستی من چگونه می توانستم در این سن به زیارت حرم حضرت محمد که آرزوی هر مسلمانی است و از آن مهم تر زیارت قبله ی مسلمین جهان ، مکه ی مکرمه مشرف شوم .
از این رو روزی که از سفر بازگشتم در آن های و هوی روبوسی و زیارت قبول گفتن اقوام و آشنایان به یکباره خم شدم و دست مادرم را بوسیدم ... اشک های مادرم جاری بود و از این حرکت من بسیار خرسند شد ... 
اما لیاقت بوسیدن دست پدرم نصیبم نشد ... هرکار کردم نتوانستم شرایطی را پیش آورم که دست این بزرگوار را ببوسم ...
به همین دلیل اینجا این را امروز و این ساعت مکتوب می کنم تا یادم باشد انجام این کار همچون دینی بر گردنم است و آن را باید ادا کنم ...
ان شاء ا...  
۱۴ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

برگشت از حج عمره

به نام خدا

دقیقا روز جمعه گذشته ساعت 9 صبح وارد خونمون شدم .

ورودی پس از زیارت حریم امن الهی و حرم رسول ا... (ص) و ائمه ی مظلوم بقیع ...

پدر و مادرم ، دایی هایم ، خاله هایم ، عمه هایم ، احسان خواهرزاده ام و ... لطف کرده بودند و هریک برایم پارچه ای را نوشته بودند و آن ها را بر دیوار خانه مان زده بودند ...

از ماشین که پیاده شدم همه به استقبالم آمدند و من هم به گرمی آنان را در آغوش گرفتم ...

واقعا این ماه اسفند برایم فراموش نشدنی است ...

راستش را بخواهید از همان ظهر جمعه که برسر جای خود شدم دوست داشتم بیایم و گلدانم را بروزرسانی کنم ولی باور کنید تا به همین الان هیچ فرصتی برای این امر پیدا نشد ...

حالا آمده ام و می خواهم همچون گذشته و بهتر از قبل گلدانم را آبیاری کنم ...

آمین

۱۴ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۴۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خداحافظی ...

خداحافظی و طلب حلالیت هم برای خودش داستانی داره ...

البته اگه طرف مقابلت دوستات باشن زیاد مشکلی نداره ...

ولی امان از اون لحظه ای که بخوای از معلمات خداحافظی کنی ...

توی این هفته ی آخری سعی کردم از معلم هام خداحافظی کنم ...

راستیتش خیلی در انجام این کار موفق نبودم ...

معلم اول - معلم درس "قــ" جاب آقای "ف" خیلی خوش حال شدن و بسیار گرم با من رو بوسی کردند و گفتند تازه میام سر راهت !

این یه روحیه ی خیلی عالی برای خداحافظی با معلمای دیگرم بود ...

خلاصه از چندتا معلم خداحافظی کردم و از چندتایی هم از بستی خجالت می کشیدم چیزی نتونستم بگم ...

البته تصمیم گرفتم از این دسته معلم های بسیار محترم به صورت تلفنی خداحافظی کنم ...

اینجاس که وافعا میشه به این نتیجه رسید که معلم باید با شاگردش خیلی صمیمی باشه تا تو این جور مواقع شاگرد بنده خدا تو فشار نباشه ...

۲۴ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۵۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰