محمدحسین خیلی پسر گلی بود.

از قبل هم بچه ها گفته بودن خیلی مودبه.

من داخل مسیر اربعین هندزفری میزدم و روضه و مداحی گوش میدادم و معمولا کم صحبت می کردم و معمولا هم دوست داشتم تنها برم مسیر رو. ولی این دفعه با محمدحسین باید می رفتم چون دفعه اولش بود. 

خلاصه اینکه هر چند دقیقه با دست اشاره می کردکه  هندزفریت رو دربیار. بعد می گفت ببخشید مزاحم شدم! و بعد حرفشو می زد.

یا مثلا وقتی با تسبیح ذکر می گفتم وقتی چیزی میگفت و متوجه می شد که داشتم ذکر می گفتم زود می گفت ببخشید مزاحم شدم!

خیلی پسر گلیه ...